برای تو

رفتی.....بدون خداحافظی...یعنی انقدر عجله داشتی که فرصت خداحافظی هم نداشتی؟

یعنی انقدر خسته شده بودی؟پس چرا خستگیت را کسی نفهمید؟چرا کسی دردهایت را باور نکرد؟

من رفتنت را باور ندارم...تو...نه ...شما بدون خداحافظی نمیرفتی

شما...نه...تو...همان تو بهتر است...تو همیشه بودی..تو باید باشی...اصلا مگر بدون تو میشود؟

تو بودی توباید باشی ...با همه ی دردهایت...با همه ی خستگی هایت.هرجور که هست تو باید باشی

باید باشی و جواب سلام هایم را بدهی...جواب خداحافظی هایم..

باید باشی و بازهم در خانه را به روی همه باز کنی

بدون تو خانه ات چه میشود؟

خانه ای که عمری در ان چشم به راه امدن همه بودی

برای امدن همه لحظه شماری میکردی...صبر میکردی...

چرا انقدر صبوری؟..چرا انقدر صبور بودی؟؟..بودی؟..یا هستی؟

من خنگ نشده ام...همه چیز را به یاد دارم..

از چه بنویسم؟

از اولین باری که دیدمت؟

اولین باری که برای امدنت ذوق کردم؟

اولین باری که برای رفتنت اشک ریختم؟

یا اخرین باری که دیدمت؟

اخرین باری که برای امدنت ذوق کردم؟

اخرین باری را که برای رفتت اشک ریختم؟

تو بگو..صدایت رادوست دارم

گرم و لطیف...ملایم و پردرد

یعنی حتی صدایت راهم دیگر نمیشنوم؟

پس چرا بی خداحافظی رفتی؟

چرا نگذاشتی خوب صدایت رابشنویم؟خوب چهره ات را ببینیم؟

کی می ایی که جواب چراهایم را بدهی؟

مرگ خیلی غم انگیز است

اما مرگ تو غم انگیزتر از همه ی مرگ ها

مرگ خودم را باور دارم ولی مرگ تو را هرگز

رفتنت هم بی خیر نبود...یاسین را از حفظ شدم..شاید تو همین را میخواستی

دلم برایت تنگ شده بود..نمیخواستم تو را پژمرده ببینم

دوست داشتم وقتی برمیگردم تو بازهم باشی...من را ببخش...ببخش

خاطره هایم با تو را مرور میکنم...

خدای من ...تو در تمامی خاطراتم هستی!تلخ و شیرین!

میدانستی که با رفتنت تمام خاطرات کودکی ام را هم با خود بردی؟

دیگر دلم برای البوم عکس های کودکی ام تنگ نمیشود...

همه اش مرا یاد تو می اندازد..

این روزها دیدن عکس هایت ارامم نمیکند...فقط خودت باید برگردی..برگرد

میدانم که انجا راحت تری...راحت باش...فقط بعضی وقتا به ما هم سر بزن...

راستی اگر وقت داشتی و سرت شلوغ نبود برای من هم دعا کن...

دعای تو از بهشت بیشتر مستجاب میشود...

اینجا که مواظب خودت نبودی...ولی انجا مراقب خودت باش...

از من خداحافظ...

نظرات 4 + ارسال نظر
دیوانه چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:41 ب.ظ http://divanegan.blogsky.com

تسلیت

تشکر

کلبه ی تنهایی من شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:28 ق.ظ http://kolbeyetanhaiyeman.blogsky.com

سلام فریده جون
کی به رحمت خدا رفته؟
تسلیت میگم

سلام عزیزم
مامان بزرگم..مرسی

احمدرضا پهلوانی چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:45 ب.ظ http://NEGHB.BLOGFA.COM

وب زیبایی داری به منم سر بزن
ممنون

تنها پنج‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:14 ب.ظ http://www.sahelegham.blogsky.com

سلاااااااااام خدا مادربزرگتونو رحمت کنه...یلداتم مبارک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد